در پاسخ به نا آگاهانی که میگویند پاپانوئل هدیه میدهد اما حاجی فیروز گداست باید گفت:
بابا نوروز (حاجی فیرووز) یعنی به استقبال عید نوروز رفتن. رنگ سیاه رویش، سیاهی مرگ و زمستان و قرمزی لباسش رنگ زندگی و بهار است. شخصی به صورت، دوده می مالد و لباس قرمزی به تن می كند و با نام حاجی فیروز، دایره زنگی می زند و نوید آمدن عید می دهد. رنگ قرمز لباس او رمزی از آتش عشق است و این رنگ مقابل روی سیاهش است كه او را خوار و بی مقدار نشان می دهد.او ارمغانی معنوی به ما هدیه میکند که در دنیایی واقعی ما وجود دارد و آن بهار با طراوت و سرسبزی و خرمی است.
اما پاپانوئل شخصیتی افسانه ای که با کادوه های مادی آن هم به صورت افسانه به مردم هدیه میدهد که خود ما آگاهیم که کادو و هدایایی پاپانوئل از سوی خانواده تدارک داده میشوند.
وجه شباهت و تفاوت بابانوئل اروپاییها با حاجی فیروز ایرانیها را در چند مورد است :
زنگوله ها نوعی شباهت با دایره دارد و ریش سفید او نمادی از برف و سرما و لباس قرمز بابانوئل هم به نوعی شباهت با حاجی فیروز ما دارد، با این تفاوت كه حاجی فیروز ایرانی، زمینی است درحالیكه بابا نوئل، طبق افسانه های اروپاییها از آسمان به زمین می آید وبرای مردمان فقیر هدیه می فرستد.اما به هر حال هر دوی این سمبلها به نوعی فرهنگ ملی جوامع مختلف را تشكیل می دهد.
حاجی فیروز با خصوصیات متناقضی که دارد یکی از جنجال برانگیزترین شخصیتهای نمادین و اسطورهای ایران محسوب میشود، و خاستگاهش مورد تردید و اختلاف ارباب علم و اندیشه است. خصوصیات متناقضی چون همراهی نام فارسی فیروز با لقب ظاهرا عربی حاجی، یا بشارت دادن نوروز ایرانی در کنار سیاه بودن رخسار که حکایت از غیر ایرانی بودنش می کند.... و همچنین، حضور بعضی از بروزات فرهنگ ارباب و غلامی در شعرهای ورد زبانش که در ظاهر، آن نیز نشانی از نزدیکی با فرهنگ آزاده پرور و آزادی خواه ایرانی ندارد.
تئوری ها و نظریههای بسیاری با هدف توضیح دادن این تناقضات و مشخص کردن زمان و مکان زاده شدن و پرورش یافتن شخصیتی به نام حاجی فیروز توسط مجامع علمی و تاریخشناسان ارائه شده است. اما یکی از این نظریهها به وجود رابطههایی میان این مراسم نمادین با اعتقاداتی برخاسته از «آئین میترا» در ایران باستان اصرار دارد که در صورت صحت شاید بتواند توضیح دهنده و پاسخگوی تعدادی از مسائل نامفهوم در مراسم نوروز و حاجی فیروز باشد.
- سعی کردم در یکی دو پاراگراف، خلاصه ای کوتاه از برداشتم، از ادعاهای این تئوری را که به حتم می تواند ناقص و یا حتی تحریف شده باشد! را بیان کنم بر شخص خواننده واجب است که در صورت علاقه به منابعی موثق تر رجوع نماید.-
این نظریه نام حاجی فیروز را برگرفته از عبارت حاجیوس نبرذ (hagios nabarze) میداند (که در آثار پیروان آیین میترا مستعمل بوده و از طریق یونانیان گرویده به این کیش به زبان یونانی نیز رسوخ کرده است). که حاجیوس به معنای مقدس و نبرذ نیز به مفهوم پیروز و فاتح به کار برده می شده است. به عبارت دیگر حاجی از کلمه حاجیوس که مصطلح مردم ایران باستان بوده و نه از حاجی عربی به معنی «حج رفته» اخذ شده است. نبرذ در فارسی امروز به صورت نبرد ولی به معنی جنگ باقی مانده است. لذا حاجی فیروز به معنی فاتح مقدس معنی می دهد یعنی کسی که به سرما و زمستان غالب شده و نوید بخش آمدن بهار و سرزندگی است.
اما رنگ سیاه نه نشانگر شخصی سیهچرده ، بلکه به عنوان نشانهای از رنگ خاک حاصلخیز و بهاری (در مقابل سفیدی زمستان) و ابر بارنده و رنگی مقدس تلقی میشده است. همچنین لباس های قرمز که همرنگ قرمزی آتش، خون، و خورشید یا همان مهر بوده به صورت نمادین مورد استفاده قرار میگرفته است...
همچنین این نظریه خاستگاهی مشترک برای حاجی فیروز و بابا نوئل قائل شده و بابانوئل را که مانند همذات ایرانیش با لباسهایی قرمز زمانی به نشانۀ زایش مجدد مهر از دل سرما و تاریکی، اما در شب یلدا (که آن نیز مورد توجه و بزرگداشت مهریان یا همان میتراییان بوده)، به مردم مژده و نوید میداده و از آنها با هدایای مختلف پذیرایی مینموده است، برخاسته از اعتقادات مردم اروپا که زمانی به کیش میترایی گرویده بودند میداند. که البته بعدها این مراسم با سالگرد میلاد حضرت مسیح ادغام شده و کمکم از اصل خود دور میگردد...
در آخر فکر می کنم که شعرها و سبک اجرایی نمایش حاجی فیروز می تواند ناشی از شباهتهایی باشد که حاجی فیروز با شخصیت "مبارک" دارد و احتمالا بگونه ای دراثر همذات پنداری ایندو توسط عموم و تلفیق ادبیاتشان در طول زمان حاجی فیروزی با رفتار و شعرهای امروزی شکل گرفته است....
|