![](/upload/a/ahooramazda/image/AHOORAMAZDA/PH00362_MRT.jpg)
ای قلم
غلغلی انداختی درشهرتهران ای قلم خوش حمایت می کنی ازشرع قران ای قلم
گشت از برق تو ظاهر نورایمان ای قلم مشکلات خلق گردد از تو اسان ای قلم
نیستی ازاد در ایران ویران ای قلم
ای قلم تا میتوانی در قلمدان صبر کن یوسف اسا سال ها در کنج زندان صبر کن
همچو یعقوب حزین در بیت الاحزان صبر کن کور شو بیرون نیا از شهر کنعان ای قلم
نیستی ازاد در ایران ویران ای قلم
ای قلم پنداشتی هنگامه ی دانشوری است دوره ی علم امده هر کس به عرفان مشتری است
تو نفهمیدی که اوضاع جهان خر تو خری است خر همان است و عوض گردیده پالان ای قلم
نیستی ازاد در ایران ویران ای قلم
اییها الشاعرتو هم از شعر گفتن لال باش شعر یعنی چه برو حمال شو رمال باش
چشم بندی کن میان معرکه نقال باش حقه بازی کن تو هم مانند رندان ای قلم
نیستی ازاد در ایران ویران ای قلم
نظرات شما عزیزان:
|